۱۱ مطلب در مرداد ۱۳۹۸ ثبت شده است

شش اصل تغییر رفتار کاربران فضای مجازی (6)

ششم: جمعیتی جعلی و جامعه‌ای جعلی‌تر
این مؤلفه تقریباً همیشه وجود دارد، هرچند که معمولاً بخشی از طراحی اولیۀ دستگاه بامر نبوده. افراد جعلی با تعدادی نامشخص اما بسیار زیاد حاضر هستند و محیط را شکل می‌دهند. بات‌ها، هوش‌های مصنوعی، مرورنویس‌های جعلی، دوست‌های جعلی، فالوورهای جعلی، پست‌نویسان جعلی، زورگیران اینترنت: باغ‌وحشی از انواع این اشباح وجود دارد.

 

جارن لانییر

http://tarjomaan.com/barresi_ketab/9058/

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
محمدرضا نصرالهی

شش اصل تغییر رفتار کاربران فضای مجازی (5)

پنجم: کسب درآمد از طریق اجازه‌دادن به بدترین افراد برای اذیت‌کردن مخفیانۀ دیگران
ماشین اصلاح توده‌ای رفتار برای کسب درآمد اجاره داده می‌شود. جهت‌دهی‌ها بی‌نقص نیستند، اما آن‌قدر قدرت دارند که برندها، سیاست‌مداران و دیگر نهادهای رقابتی، اگر به بنگاه‌های بامر پول ندهند، درواقع خودکشی کرده‌اند. باج‌گیریِ شناختیِ همگانی این‌گونه به‌وجود می‌آید و موجب می‌شود تا هزینه‌هایی که صرف بامر می‌کنند، روز به روز افزایش یابد.
اگر کسی مستقیماً به یک پلتفرم پول ندهد، باید خود را به سوختِ داده‌ای برای آن پلتفرم تبدیل کند تا در آن غرق نشود. وقتی فیس‌بوک در فید خود بر «اخبار» تأکید می‌کرد، تمام دنیای روزنامه‌نگاری می‌بایست خود را با استانداردهای بامر صورت‌بندی می‌کردند. روزنامه‌نگاران برای اینکه عقب نمانند، مجبور بودند داستان‌هایی ایجاد کنند که حالت تله‌کلیک بود و قابل‌جداسازی از بستر بود. آن‌ها مجبور بودند بامر شوند تا بامر نابودشان نکند.

 

جارن لانییر

http://tarjomaan.com/barresi_ketab/9058/

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدرضا نصرالهی

شش اصل تغییر رفتار کاربران فضای مجازی (4)

چهارم: جهت‌دهی رفتار به زیرکانه‌ترین شکل ممکن
پیوند مؤلفه‌های بالا یک ماشین سنجش و بازخورد به وجود می‌آورد که عمداً رفتار را اصلاح می‌کند. فرآیند به این صورت است: فیدهای سفارشی بهینه می‌شوند تا هر کاربر را «درگیر» خود کنند. این کار معمولاً با اشاراتِ دارای بار احساسی انجام می‌گیرد که منجر به اعتیاد می‌گردد. مردم متوجه نمی‌شوند که چگونه تحت جهت‌دهی هستند. هدف اولیۀ جهت‌دهیْ وابسته‌کردن بیشتر و بیشتر مردم است، به‌صورتی که زمان بیشتر و بیشتری را در سیستم بگذرانند. اما اهداف دیگری نیز برای جهت‌دهی مورد آزمون قرار می‌گیرد.
مثلاً اگر در یک دستگاه کتاب می‌خوانید، رفتارهای کتاب‌خوانی شما با رفتارهای کتاب‌خوانی بی‌شمار افراد دیگر مطابقت می‌یابد. اگر کسی که الگوی کتاب‌خوانی‌اش شبیه به شماست، محصولی را پس از نوع خاصی تبلیغ خریداری کند، آنگاه به احتمال زیاد شما هم همان تبلیغ را دریافت خواهید کرد. ممکن است قبل از انتخابات، شما هدف پست‌های عجیبی قرار بگیرید که قبلاً ثابت شده بدبینی افرادی مشابه با شما را برمی‌انگیزند؛ تا شاید احتمال رأی‌دادنتان کاهش یابد.
پلتفرم‌های بامر با افتخار گزارش می‌دهند آزمایش‌هایی انجام داده‌اند تا افراد را غمگین کنند، میزان مشارکت را در انتخابات تغییر دهند و وفاداری به برندها را تقویت نمایند. این‌ها جزء شناخته‌شده‌ترین نمونه‌پژوهش‌هایی‌اند که در روزهای سرنوشت‌ساز بامر آشکار شد. اصلاح رفتار با رویکرد شبکه‌های دیجیتالْ تمام این نمونه‌ها و تمام این برش‌های مختلف زندگی را به‌صورت یک برش درمی‌آورد. 

 

جارن لانییر

http://tarjomaan.com/barresi_ketab/9058/

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
محمدرضا نصرالهی

ولایت علی علیه السلام

 

🔶استاد علی صفایی حائری:


ولایت على، نه على را دوست داشتن که فقط‌ على را دوست داشتن است.
ولایت على، على را سرپرست گرفتن و از هواها و حرف‌ها و جلوه‌ها بریدن است. و این ولایت، ادامه‌ى ولایت حق است و دنباله‌ى توحید، آن هم توحیدى در سه بعد؛ در درون و در هستى و در جامعه؛ که توحید در درون انسان، هواها و حرف‌ها و جلوه‌ها را مى‌شکند؛ هواهاى دل و حرف‌هاى خلق و جلوه‌هاى دنیا را. 
و در جامعه طاغوت‌ها را کنار مى‌ریزد 
و در هستى خدایان و بت‌ها را. 
در این حد، موحد، جز خدا کسى را حاکم نمى‌گیرد. جز وظیفه چیزى او را حرکت نمى‌دهد. هیچ قدرت و ثروت و جلوه‌اى در روح او موجى نمى‌آورد و هیچ دستورى او را از جا نمى‌کَنَد. جز دستور حق و امرِ اللّه، از هر زبانى که این دستور برخیزد و از هر راهى که این امر برسد. 
و هنگامى که روحى به آزادى رسید و جز امر حق امرى نداشت و جز خواست او خواهشى نداشت، این روح به ولایت مى‌رسد و به سرپرستى مى‌رسد و دستور او و حتى نگاه او در دل‌هاى موحد عاشق، حرکت مى‌آفریند. 
و این است که رسول به ولایت رسید و به اولویت رسید؛ که النَّبىُ‌ أَوْلى‌ بِالمُؤمِنینَ‌ مِنْ‌ أَنْفُسِهِمْ‌. 
و این است که على به ولایت مى‌رسد؛ که: مَنْ‌ کُنْتُ‌ مَولاه فَهذا عَلىٌّ‌ مَولاه


📚  غدیر، صفحه 13

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدرضا نصرالهی

شش اصل تغییر رفتار کاربران فضای مجازی (3)

سوم: فروکردن محتوا در حلق شما
الگوریتم‌ها تعیین می‌کنند هر فرد در دستگاه خود چه چیز تجربه می‌کند. این مؤلفه را می‌توان فید، موتور پیشنهاد یا سفارشی‌سازی نامید، بدین معنا که هر فرد چیزهای متفاوتی می‌بیند. انگیزۀ مستقیم این است که محرک‌هایی را به‌صورت فردی برای اصلاحِ رفتار بفرستند.

البته تمام سفارشی‌سازی‌ها بخشی از بامر نیستند. مثلاً وقتی نتفلیکس یک فیلم پیشنهاد می‌کند یا ای‌بِی چیزی را برای خرید به شما پیشنهاد می‌دهد، این ربطی به بامر ندارد. این امر فقط در رابطه با مؤلفه‌ها دیگر به بامر تبدیل می‌شود. نه نت‌فلیکس از شخص ثالثی پول می‌گیرد تا، جدای از کار مستقیمی که با سایتشان دارید، تغییری در رفتارتان ایجاد کنند و نه ای‌بِی.

 

جارن لانییر

http://tarjomaan.com/barresi_ketab/9058/

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
محمدرضا نصرالهی

شش اصل تغییر رفتار کاربران فضای مجازی (2)

دوم: فضولی در زندگی همه
همۀ افرادْ تحت نظارتی خاص قرار گرفته‌اند که انگار مستقیماً از یک رمان علمی‌تخیلی و ویران‌شهری بیرون آمده.
جاسوسی را عمدتاً از طریق دستگاه‌های شخصی متصل -به‌خصوص گوشی‌های هوشمند- انجام می‌دهند، دستگاه‌هایی که مردم عملاً به بخشی از بدنشان تبدیل کرده‌اند. داده‌هایی در مورد ارتباطات، علاقه‌ها، حرکت‌ها، مخاطبان، واکنش‌های احساسی به شرایط، حالت‌های چهره، خریدها، علائم حیاتی و ... گردآوری می‌شود: داده‌هایی که حجم و تنوعشان دائماً در حال افزایش است
الگوریتم‌ها داده‌های هر فرد و نیز میان افراد را مطابقت می‌دهد. این تطابق‌ها عملاً نظریاتی در مورد سرشت هر فرد هستند، نظریاتی که قدرت پیش‌بینی‌شان دائماً مورد سنجش و نمره‌دهی قرار می‌گیرد. این‌ها مانند تمام نظریات مدیریت‌شدۀ دیگر، دائماً از طریق بازخوردهای سازگارانه پیشرفت کرده و دقیق‌تر می‌شوند.

 

جارن لانییر

http://tarjomaan.com/barresi_ketab/9058/

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
محمدرضا نصرالهی

شش اصل تغییر رفتار کاربران فضای مجازی (1)

اول: جلب توجه
انسان‌ها معمولاً در فضای مجازی عجیب و بدجنس می‌شوند. این پدیدۀ عجیب در نخستین روزهای شبکه همه را متعجب کرده بود و تا کنون هم تأثیری شگرف بر دنیایمان گذاشته است. بدجنسی به چیزی مانند نفت خام برای شرکت‌های رسانۀ اجتماعی و دیگر امپراطوری‌های جهت‌دهندۀ رفتار تبدیل شد، شرکت‌هایی که فوراً افسار اینترنت را به دست گرفتند، چون اینترنت به بازخوردهای رفتاری منفی دامن می‌زد.
چرا این بدجنسی اتفاق می‌افتد؟ بخواهم به‌طور خلاصه بگویم، در دنیای مجازی، افراد عادی در فضایی دور هم جمع می‌شوند که پاداش اصلی (یا شاید تنها پاداشِ) موجودْ توجه است.
آن‌ها وقتی دنبال چیزی جز توجه نباشند، به افرادی بی‌شعور تبدیل می‌شوند، چون بی‌شعورترین آدم‌ها بیشترین توجه را به خود جلب می‌کنند. این گرایش ذاتی به بی‌شعوری به تمام بخش‌های دیگر ماشین بامر رنگ و بو می‌دهد.

پ.ن: Bummer: معنای اصلی آن ناخوشایند و فاجعه‌آمیز است. اما با توجه به اینکه نویسنده این واژه را در جای‌جای مقاله با حرف بزرگ می‌نویسد و آن را به‌عنوان یک اسم اختصاری مدنظر دارد، لذا در ترجمه هم در سایر موارد از خودِ واژۀ بامر استفاده شده است [مترجم].

 

جارن لانییر

http://tarjomaan.com/barresi_ketab/9058/

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
محمدرضا نصرالهی

عاشق دروغین، عاشق حقیقی

مرد بد همان عاشق فرومایه است که تن را بیشتر از روح دوست دارد و بدیهی است که عشقاو پایدار نمی تواند بود. زیرا دل به چیزی بسته است که خود پایدار نیست. از این رو همین که شا دابی تن معشوق پژمردگی آغازد آتش عشق نیز خاموش می گردد و عاشق، کسی را که تا آن دم می پرستید رها می کند و می گریزد و همه وعده ها و سوگندهای خود را از یاد می برد. ولی آنکه به روحی زیبا دل باخته است، همه عمر بر سر پیمان خویش استوار می ایستد، زیرا آنچه دل از او برده خود پایدار و جاودانی است.

 

افلاطون

رساله مهمانی

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
محمدرضا نصرالهی

عشق جبری است یا اختیاری؟

احمد غزالی به جبری بودن عشق معتقد است و می گوید: 

«عشق جبری است که در او هیچ کسب را راه نیست به هیچ سبیل. لاجرم احکام نیز همه جبر است، اختیار از او و ولایت او معزول است. .... با وجود این عاشق ممکن است خود را مختار پندارد و همین پندار سبب مبتلا شدنش گردد چون بلای عاشق در پندار اختیار است.»

 

جامعه شناسی عشق

دکتر علی طلوعی

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
محمدرضا نصرالهی

معشوق بی جنسیت حافظ

این هر دو یعنی معشوق آسمانی و زمینی در شعر حافظ در هم تنیده است. غزل حافظ هم دارای نمودهای عاشقانه زمینی است و هم دارای نمودهای عارفانه. اما در این میان نوع دیگری از تجلی معشوق در شعر حافظ یافت می شود که در اکثر غزل های او حضور دارد. در این نوع که به ظاهر تفاوتی با شعرهای عاشقانه جنسی و عاشقانه عرفانی ندارد، اگر باریک شویم بر می آید که معشوق چندان که باید جاذبه جمال و حضور و وضوح ندارد. در این عاشقانه ها معشوق یا غایب است، یا بدون چشم و چهره و ابروست. فاقد جسمانیت و محتوای جسمی و حتی فاقد جنس است و اغلب نمی توان فهمید مذکر است یا مونث. (خرمشاهی) 

 

جامعه شناسی عشق 

دکتر علی طلوعی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدرضا نصرالهی