انسان ذاتا کمال خواه است و این کمال را در چیزهای مختلفی جستجو می کند. گاهی در شعر و ادب، فرهنگ و هنر، علم، ایمان، ثروت و قدرت. به غیر از ثروت و قدرت، موارد دیگر نامحدود هستند و به همین دلیل تعارضی در آن ها ایجاد نمی شود. اگر اختلافی هم در آنها دیده می شود، عرضیست نه ذاتی. به عبارت دیگر وقتی با نگاه ثروت و قدرت به آنها نگاه شود و آنها را ابزاری برای رسیدن به ثروت و قدرت قرار می دهند تعارضات و تضاد منافع شکل می گیرد. این هم به دلیل محدود بودن منابع ثروت و قدرت است.

ثروت و قدرت در جهان کم نیست. اگر به صورت عادلانه تقسیم شود، همه بهره ای از آن خواهند برد و هیچ کس دچار مشکل نخواهد شد. مشکل زمانی آغاز می گردد که عده ای پا از گلیم خود درازتر کرده و به سهم خود قانع نیستند. تلاش برای بالا رفتن از هرم اجتماعی و کسب منزلت و موقعیت بهتر علامت این عدم قناعت است. همینجاست که تعارضات آغاز می شود و افراد برای بالارفتن از پله های ترقی به هر چیزی چنگ می زنند و هر کاری می کنند.

اصل دست یافتن به موقعیت برتر بد نیست اگر هدف صرف داشتن آن موقعیت نباشد، یا برای منافع شخصی استفاده نشود. تلاش برای خدمت به خلق، تلاشی مقدس است. در روایات اسلامی مصدر حاجت مردم قرار گرفتن، نعمتی از جانب خداوند تبارک و تعالی معرفی شده است. همین موضوع باعث می شود عده ای که در واقع به دنبال منافع شخصی و گروهی خود هستند، ظاهری خیرخواهانه گرفته و با خرج کردن از دین و حتی به قیمت صدمه زدن به دین و مذهب، برای رسیدن به منابع محدود ثروت و قدرت تلاش کنند.

از آنجایی که هر رازی روزی آشکار خواهد شد و این افراد به دنبال ریاست هستند نه مسئولیت، سر بزنگاه تشت رسوائیشان بر زمین خواهد افتاد.

این قصه سر دراز دارد. ان شاء الله به زودی بیشتر به این موضوع خواهم پرداخت.