می نویسیم و پاک می کنیم. باز می نویسیم و دوباره پاک می کنیم. این ابزار دنیای مدرن هم خوب چیزیست. می توانی بنویسی و پاک کنی و هیچ اثری باقی نگذاری. لازم  نیست هی کاغذ، حرام کنی. بعد هم می توانی منتشر کنی بدون این که جایی آن را بچاپانی. حتی می توانی مرقومات دیگران را برای خود بچاپانی. 
چاپیدن خوب است. پول زیادی به همراه دارد و هزینه سفر خارجه را تامین می کند. خارجه و ما ادراک ما الخارجه. خارجه را باید دید، باید چشید و با تمام وجود لمس کرد. 
خارجه هر چیزش خوب باشد، قوانینش خوب نیست. امکان چاپیدن را خیلی کم کرده. محصل بدبخت نمی تواند یک خط بنویسد و به نام خودش بچاپاند، بدون اینکه بگوید آن خط مزخرف را از کجا برداشته. مگر یک خط، حالا کمی بیشتر، چه ارزشی دارد؟ چیزی که زیاد است حرف است و حرف هم که باد هواست. حالا این چرند را فلانی گفته باشد یا بهمانی، چه توفیری دارد؟ در این فقره مملکت خودمان بهتر است. 
می توان چاپید و سندش را هم شش دانگ به نام زد درست مثل اراضی خالصه. اگر هم کسی معترض شد می دهیم فلکش کنند.