یکی از شعارهای بنده همان چیزیست که به عنوان تیتر این مطلب انتخاب کردم و گاهی به شوخی و جدی آن را تکرار می کنم.

چندی پیش دوستی وجیه و صاحب لحیه که بسیار متشخص است در تایید شعار بنده تعریف می کرد: «برای کاری به دانشگاه مراجعه کردم. به دلایلی ترجیح دادم به جای پراید خودم اسنپ بگیرم. از قضا یک پژوپارس تمیز و مرتب آمد. جلوی در دانشگاه که رسیدیم راننده بدون اینکه حرفی بزند در حالیکه به نگهبان جلوی در نگاه می کرد به من اشاره کرد. نگهبان هم به راحتی در را باز کرد تا ما داخل شویم. مطمئنم اگر با پراید خودم می رفتم یا ماشینی که اسنپ فرستاد مدل پایین بود، باید همان دم گیت ورودی پیاده میشدم».

این طرز برخورد منحصر در آن دانشگاه و نگهبان آن نیست. چیزیست که در تمام جامعه جریان دارد. مواردی دیگر از این دست برخورد سراغ دارم که به مرور خواهم نوشت.